جهت شكستگيهاي هيپ (Hip) به خصوص اينتر تروكانتريك (Intertrochanteric) استفاده مي شود. از آنجا كه اين شكستگي در افراد مسن ايجاد مي شود و بيماريهاي مزمن ( مانند قند، بيماريهاي قلبي- ريوي و افزايش فشار خون) و تحمل عمل براي آنها سخت تر است، جا اندازي باز و فيكس شكستگي با وسيله داخلي موجب خونريزي و استرس ناشي از عمل شده و باعث ايجاد بسياري از موارد مرگ بعد از عمل مي شود اگر بيمارعمل نشود، اندام كوتاه شده و كج جوش مي خورد. ما به عنوان راه حل وسيله اي كه در خارج از بدن قرار گرفته و به وسيله دو عدد شانز (Schanz) در پروگزيمال (Proximal) كه به صوورت 135 درجه در گردن استخوان ران فيكس مي شود و سه عدد شانز(Schanz) كه در ديستال (Distal) به شفت استخوان ران (Femoral shaft) فبكس مي شود شكستگي را تا زمان جوش خوردن (Union) ثابت ميكند. اين وسيله اين امكان را دارد تا با لغزيدن به روي خود در جهت گردن استخوان ران، شكستگي را فشرده كند

دستگاه جااندازي هوشمند استخوان (smart bone reduction device) كه در زمينه تجهيزات پزشكي كاربرد دارد، براي حل اين مشكل كه در شكستگي ران بجاي جااندازي بسته كه بهترين روش است، به دليل سختي مجبور به جااندازي باز مي شويم طراحي شده است. با اين راه حل كه با كمك اسليوهاي مدرج رزوه دار عمودي پروگزيمال كه پس از لحاظ كردن فاصله تا مركز مدولا به اندازه 15 سانتيمتر وارد دسته راهنماي چرخان مي شوند و اسليوهاي ديستال كه به اندازه 8 سانتيمتر وارد دسته راهنماي يونيورسال مي شوند استخوان را تحت كنترل مي گيريم. سپس دستگاه يونيورسال را كه در هر سه محور X و Yو Z قابليت حركت دارد به نقطه صفر مرجع در هر سه محور مي بريم. با كشش طولي و بردن دستگاه به موقعيت پيش فرض صفر به صورت خودكار شكستگي جا مي افتد. چرخش هم محور دو قسمت حول مركز مدولا، چرخش را بدون جابجايي ثانويه اصلاح مي كند. چون اسليوها فقط به اندازه ضخامت كورتكس وارد استخوان مي شوند بدون نگراني از مزاحمتشان امكان تراشيدن مدولا و عبور نيل هست. اين دستگاه در موارد شكستگي ران و يا ساير استخوانهاي دراز و استئوتومي با رعايت اصول مذكور قابل استفاده است.

پلاك قلابدار(Lag Plate) كه در زمينه تجهيزات پزشكي كاربرد دارد، براي حل اين مشكل كه در موارد شكستگي استخوان بويژه موارد وجود قطعه باترفلاي يا خردشدگي نيازمند ايجاد كمپرشن بين قطعات و ريداكشن و تثبيت اوليه هستيم، ساخته شده است. با اين راه حل كه قلاب وسيله كه در يك سمت و سوراخ كمپرشن كه در سمت ديگر پلاك قرار گرفته اند پس از تعبيه اكسانتريك پيچ باعث ايجاد كمپرشن مي شوند. در يك سمت شكستگي با سر مته 7/2 ابتدا يك سوراخ جهت وارد كردن قلاب ايجاد مي شود و سپس با همان سر مته از درون پلاك بصورت اكسانتريك سوراخ دوم جهت جاگذاري پيچ لگ ايجاد مي شود. با سفت كردن پيچ، ريداكشن 2 قطعه بهم گرفته و بين قطعات كمپرشن ايجاد مي شود. فشار مستقيم قلاب از طريق دسته آن روي قطعات باعث حفظ ريداكشن و همسطح سازي كورتكسها مي شود. انديكاسيونها مشابه پيچ لگ است اما به گونه اي است كه در مواردي كه پيچ لگ قابل تعبيه نيست(مثلاً شكستگي مايل يا مايل كوتاه و يا ايمپلنت داخل مدولا ) مي توان به راحتي از اين استفاده كرد. امكان استفاده از چندين پلاك نيز در سطح شكستگي هست.

آتل تراكشن ديناميك(Dynamic Traction Splint) كه در زمينه تجهيزات پزشكي – پرستاري كاربرد دارد براي حل اين مشكل كه در پين گذاري و اعمال كشش و بي حركتي موقت شكستگي اندام تحتاني جهت حصول بهترين نتيجه نيازمند تنظيم ارتفاع و زاويه اندام هستيم و حل مشكل زخم فشاري پاشنه و ترومبوز وريد عمقي و امكان پانسمان زخم روي آتل ساخته شده است. با اين راه حل كه محورهاي افقي و عمودي آتل متناسب با اندازه دلخواه قابليت تنظيم دارند و كفي هاي زير ساق و ران به اندازه مطلوب و زاويه مطلوب قرار مي گيرند و درصورت نياز به پانسمان، ناودانكها امكان حركت دارند و نيز پد پاشنه و ساق پا در جلوگيري از زخم فشاري پاشنه و ترومبوز كمك كننده است. ساختار ناوداني كفي ها مانع افتادن اندام مي شود آتل به هر نوع تخت قابل تثبيت است و حداقل فضا را اشغال مي كند. كفي مخصوص فوت دراپ بصورت ديناميك و استاتيك در جلوگيري از كنتراكچر نسج نرم فوت بويژه موارد آسيب عصب پرونئال كمك كننده است.

دستگاه بازخوردي محدود كننده زانو(Feedback limiting knee brace)كه در زمينه تجهيزات پزشكي كاربرد دارد، براي حل اين مشكل كه مبتلايان به آرتروز زانو، با خم كردن زياد زانو باعث فشار زياد به زانو و تشديد درد و آرتروز مي شوند، ساخته شده است. با اين راه حل كه، فنر نرم قابل انعطافي درون يك ريل انعطاف پذير، قرار داد. اين فنر كه يك سر آن ثابت شونده و سر ديگر آن آزاد مي باشد، با حركت زانو، در طول ريل حركت مي كند و با رسيدن به پيچهاي تنظيمي كه در مسير آن روي ريل وجود دارد، متناسب با زاويه خم شدن زانو، آلارمي با شدتهاي گوناگون مي دهد. اين آلارم بدون ايجاد هيچگونه محدوديت در دامنه حركتي، با رسيدن زانو به محدوده خطرناك، به فرد هشدار مي دهد تا سريعتر زانو را از اين وضعيت خارج كند. با تنظيم انتهاي ثابت شونده فنر در موقعيتهاي مختلف، مي توان زاويه خطر را جهت هر فرد متناسب با شرايطش تنظيم كرد. برخلاف بريسهاي موجود، بخاطر نداشتن لولا هيچ محدوديتي براي زانو نخواهد داشت. كل اين مجموعه، داخل زانوبند كشي معمولي تعبيه ميشود. اين وسيله براي ساير بيماريها و ساير مفاصل كه به دليلي نيازمند محدوديت حركتي هستيم استفاده ميشود.

اختراع دستگاه تشخيص حركت عضلات باقي مانده در معلولان قطع عضو و طراحي و ساخت پروتز مبتني بر آن(Movement Detection system for remained muscles of amputated limb and designing prosthesis based on it) كه در زمينه تجهيزات پزشكي و الكترونيك كاربرد دارد، براي حل اين مشكل كه در بيماران مبتلا به قطع اندام جهت شناسايي حركت ارادي مد نظر بيمار و در نتيجه حركت متناظر پروتز مصنوعي آن دچار مشكل هستيم ساخته شده است با اين راه حل كه در داخل عضلات ساعد يا هر عضو مورد نظر، يك تگ بيومتريال(مانند يك گوي كوچك آهنربايي) كه قابل شناسايي توسط گيرنده مخصوص خود از روي پوست است(مانند يك گيرنده مغناطيسي)،قرار داده شود. با حركت عضله اين تگ نيز حركت خواهد كردو چون اين جسم هميشه مسيري مشخص را طي مي كند ميزان حركت و سرعت آن با شبكه گيرنده هاي ماتريسي بيرون پوست و داخل پروتز رديابي مي شود. گيرنده دو پارامتر موقعيت و سرعت را در اختيار پردازنده گذاشته و پردازنده موتورهاي الكتريكي متناظر را به حركت درمي آورد. با توجه به تعدد عضلات باقيمانده و عدم نياز به تفسير امواج عصبي دخيل در انقباض، امكان افزايش درجه آزادي و انجام تعداد حركات ارادي بيشتر وجود دارد.

وسيله اي مي باشد كه در زمينه تجهيزات پزشكي و در افرادي كه حس كف پا ندارد ( مانند ديابت، اختلالات تيروييدي و اختلالات روماتوئيدي وقطع پا) كاربرد دارد. وسيله شامل يك كفي مي باشد كه در كف كفش و يا ته پروتز پا تعبيه مي شود. رد اين كفي سه عدد بالشتك سليكوني پر از روغن ، دو عدد در جلو و يك عدد در عقب بر روي پاشنه، طراحي گرديده است كه هر كدام به صورت جداگانه به يك بالشتك روغن دار سكيكوني به صورت متناظر متصل مي شود. سه بالشتك ثانويه بر روي يك نوار پارچه اي كه در پروگزيمال ران بسته مي شود تعبيه مي گردد. در حين راه رفتن و تماس پا با زمين هر كدام ار بالشتكها در كف پا كه فشرده شوند، با افزايش فشار روغن، يك بالشتك متناظر در داخل ران بر روي نوار پارچه اي نيز برجسته شده كه موجب حس آن ناحيه پوست مي گردد. با گذشت زمان مغز اين نقطه را به عنوان مركز حس كف پا مي شناسد.

دكمه ساده نسج نرم"Soft Tissue Simple Button"

پلاك كمپرشن دهنده اهرمي(Levering Compression Plate) كه در زمينه تجهيزات پزشكي كاربرد دارد براي حل اين مشكل كه در عمده موارد تثبيت داخلي يا خارجي استخوان شكسته چه به صورت موقت و چه دائمي نياز به انجام فرآيند پيچيده جااندازي و سپس تعبيه ايمپلنت داريم ساخته شده است با اين راه حل كه محوراستوانه اي بازوي پلاك وارد سوراخي در كورتكس استخوان مي شود و با كمك آن به جا اندازي شكستگي كمك مي شود. درست در نقطه متناظر و روبروي آن در سمت ديگر شكستگي نيز محور دسته پلاك قرارداده مي شود. پس از وارد كردن دسته درون استخوان حالا قلاب دسته درون سوراخ هاي ساعد پلاك انداخته مي شود و با كشيدن ساعد و انداختن ساعد روي بازو و قفل كردن زبانه دو قطعه استخوان بهم نزديك مي شوند و شكستگي جااندازي و محكم مي شود. سوراخهاي متعدد روي ساعد، درجه آزادي زيادي جهت اعمال ميزانهاي مختلف كمپرشن مي دهند. با توجه به عدم درگيري مدولا امكان استفاده از اين پلاك جهت كمك به حفظ ريداكشن حين تعبيه نيل وجود دارد. از اين روش در تثبيت موقت شكستگي هاي استخوان دراز و نيز تثبيت خارجي يا دائمي شكستگي هاي ساده مي توان استفاده كرد.

اختراع پروتز مصنوعي در مفصل جابجا شده ديستال راديواولنار(Distal Radio-Ulnar Translocated Joint Prosthesis) كه در زمينه تجهيزات پزشكي كاربرد دارد براي حل اين مشكل كه در موارد آرتروز و قفل كردن مفصل ديستال راديواولنار جهت بازيابي حركت نيازمند رزكشن قسمتي از ديستال اولنا هستيم ساخته شده است با اين راه حل كه 2 سانتيمتر از استخوان ديستال اولنا 2 سانتيمتر بالاي مفصل برداشته مي شود سپس استم پروتز در ديستال و پروكسيمال تعبيه مي شود. با قراردادن گوي بين دو استم و تنظيم فاصله بين دو سطح مفصلي يك مفصل مصنوعي معادل مفصل طبيعي 2 سانتيمتر بالاتر از ان ايجاد مي شود. وجه تمايز اين مفصل نسبت به روشهاي مرسوم، عدم نياز به دستكاري نسج نرم و ايجاد اسلينگ تاندوني، از بين رفتن احتمال جوش خوردن دو قطعه استخواني به هم و بازيابي دامنه كامل حركتي است. بر خلاف پروتزهاي موجود، استخوان نرمال كارپ با سطح فلزي مفصل نمي شود و مفصل اولنوكارپال سالم نگه داشته مي شود. همانند روش متداول قابليت فيوژن استخواني ديستال اولنا به ديستال راديوس حفظ مي شود. در اين روش ساعد حين حركات چرخشي دچار جابجايي بيش از حد در ديستال نمي شود و تداوم استخوان در ديستال مشابه شرايط طبيعي حفظ مي شود.